ما انسانها موجودات عجیبی هستیم، گاهی برای به دست آوردن چیزی چشمانمان را روی دیگر حقایق میبندیم، هر چند به ضررمان باشد. همه ما خوب میدانیم که مقصر اصلی آلودگی هوای تهران پدیده وارونگی نیست بلکه استفاده بیش از حد از خودروهای غیراستاندارد و صنایع آلاینده موجود در پایتخت است.
به گفته کارشناسان، تا پایان سال، وضعیت آلودگی هوا کم و بیش به همین منوال خواهد بود و نباید صرفاً چشم به آسمان و بارشهای آسمانی که به صورت مقطعی اتفاق میافتد، داشته باشیم. حل مشکل آلودگی هوا نیازمند برنامهریزی صحیح و تصمیمات قاطع و حیاتی مسئولان است و دیگر مجالی برای چانهزنی بر سر سؤالی که پاسخ آن مشخص است و تنها عزمی جدی را میطلبد، باقی نمانده است.
برخی مسئولان مردم را مقصر میدانند، غافل از اینکه این مسئولان هستند که نقش اصلی را در تشدید آلودگی هوا از طریق تولید خودروهای کمکیفیت و سوخت نامناسب دارند و مردم گناهی ندارند. بسیاری از خودروها و تمام موتورسیکلتهای داخلی از همان ابتدای تولید هیچ استانداردی ندارند و موتورسیکلتهای نوی تولید داخل نیز از همان ابتدای تولید، فرسودهاند.
دور باطل جدال بر سر سوخت استاندارد و خودروی استاندارد همچنان باقی است چرا که بهانه خودروسازان برای عدمساخت خودروهای با کیفیت، فقدان سوخت استاندارد و در مقابل، بهانه مسئولان سوخت برای عدمتولید سوخت با کیفیت نیز نبود خودروی استاندارد است!
برای رفع معضل آلودگی هوا در کلانشهرها تنها زمانی باید به بهبود کیفیت هوا دل بست که حادثهای غیرمنتظره مثل بارش شدید یا توفانی مهیب رخ داده باشد؛ با این حال، مدیریت هوای پایتخت به مدد باد و باران، پیشتر از سوی مسئولان شهری مورد انتقاد قرار گرفته بود اما دغدغههای سازمان محیطزیست و دفتر مدیریت کنترل آلودگی هوای این سازمان، بهرغم تلاشهای چنددهه گذشته تنها حول محوریت برنامه جامع کاهش آلودگی هوا میچرخد؛ برنامه جامعی که هر سال در مدتکوتاهی مد نظر قرار میگیرد و بعد از تغییرات تئوریک در چند جلسه فرمایشی به فراموشی سپرده میشود تا سال دیگر که هوا رو به سردی گراید و جریان هوای آزاد متوقف و آسمان تهران خاکستری شود.
گفتنی است که بیش از 11سال از تدوین نخستین طرح جامع میگذرد و هنوز بحث بر سر کیفیت خودروها و سوخت است؛ چنان که ارتقای استاندارد تولید خودروهای داخلی از یورو۲ به یورو4، ارتقای استاندارد خودروهای وارداتی از یورو4 به یورو5 و ارتقای استاندارد موتورسیکلت از یورو2 به یورو۳ همچنان نقل محافل است. همچنین در این طرح همیشه بحث بر سر ارتقای استاندارد کیفیت فراوردههای سوختی از یورو۲ به یورو 4 و 5 است و همچنین براساس طرح جامع کاهش آلودگی هوای 8 کلانشهر، قرار است سرانه فضای سبز در کلانشهرها هر سال به ازای هر نفر یک متر مربع افزایش پیدا کند اما باید پرسید آیا اندکی از این خواستههای محدود اجرایی شده است؟
حال این سؤال همچنان بیپاسخ است که چرا معضل آلودگی هوای تهران که سال74 با امضای صدها نفر از کنشگران محیطزیست «بحرانی ملی» نام گرفت و راهکار نجات آن به عزمی ملی محتاج بود، همچنان استمرار دارد و هیچ طرحی برای نجات تهران و دیگر کلانشهرهای آلوده کشور کارساز نیست و باید هنوز منتظر باران، باد و توفان بود.